شب قبل از کریسمس همه را دیدند ، احتمالاً خیلی ها. فقط چنین نسخه ای در تلویزیون نمایش داده نمی شود! طرح این افسانه با عناصر اروتیکا صمیمانه جالب و جالب است. جهنم ، یک بچه بتونی خالص با یک دیک بزرگ که در آسمان شب آویزان است و فاحشه ها عكس كير كس را پایین می آورد. و دختران فقط یک چشم برای چشمان دردناک هستند - تیتان ها و ته های بزرگ ، و به جای کفش من دستور دادم یک بیدمشک قرمز ، حجاب های ملکه را بیاورید. در یک عیاشی خشمگین ، شیطان لعنتی می رود ، با یک مادیان تایتانیک - Solokha. و عروس وقتی عضو مکیدن روی او شد ، عضو واكولا را تشخیص نداد. اما او هنوز هم تسلیم موسیقی وابسته به عشق شهوانی ، در شعله های آتش. اینجاست که تمام عاشقانه از صمیمیت این دو دوست داشتنی فاش می شود.